یک رسانه وابسته به ضدانقلاب خارج نشین، گزارش جالبی از راهپیمایی باشکوه 22 بهمن منتشر کرد.
این رسانه که توسط شماری از روزنامه نگاران زنجیره ای فراری و مقیم آمریکا و اروپا مدیریت می شود، به نقل از یکی از عناصر فعال در فتنه سبز نوشت: روز جمعه 22 بهمن از روی کنجکاوی به میدان آزادی رفتم. وقتی با موسسه کرایه اتومبیل تماس گرفتم، فرد پشت خط گفت خیابان های اطراف مسیر بسته است و نمی توانیم سرویس به شما بدهیم. با قطار مترو رفتم. هر چه به ایستگاه آزادی نزدیک تر می شدیم، واگن شلوغ تر می شد. وقتی قطار به میدان توپخانه که ایستگاه مرکزی مترو تهران است رسید، جمعیت واگن ها دو برابر شد، به نحوی که احساس خفگی به آدم دست می داد. وقتی قطار به ایستگاه آزادی رسید، مسافران به طرف خروجی رفتند، اما ازدحام در حدی بود که خروج جمعیت چند دقیقه طول کشید. وقتی به خیابان رسیدم، متوجه شدم که شلوغ بودن خیابان باعث کندی حرکت مسافران در پله های ایستگاه شده بود.
گزارشگر «خودنویس» می افزاید: ازدحامی که در خیابان آزادی مشاهده می کردم، برایم یک تجربه جدید بود. تصمیم گرفتم از پل عابر پیاده عبور کنم تا از آن بالا اطراف میدان آزادی را تماشا کنم. جای خالی نبود و کله های مردم همه جا را سیاه کرده بود. به علت زیادی جمعیت حدود شش دقیقه طول کشید تا به پایین پله های آن طرف پل رسیدم. در پیاده رو یک گوشه خلوت را پیدا کردم و همان جا ایستادم. صدای سخنان احمدی نژاد از بلندگوها پخش می شد. تلاش کردم به طرف میدان آزادی بروم، اما بقیه همچنین قصدی داشتند و راهی به جلو پیدا نکردیم. ایستادم تا ساندیس خورها را تماشا کنم اما اشتباه فکر می کردم. مردم آمده بودند تا دلشان را راضی کنند. بسیاری از جمعیتی را که دیدم، افراد عادی بودند و با میل و اراده خودشان به آنجا آمده بودند. من تا پیش از این تصور می کردم فقط کسانی که ریش و چادر دارند یا کارمند سازمان های دولتی هستند در این مراسم ها شرکت می کنند. من فکر می کردم خیلی ها به خاطر ساندیس می آیند. من فکر می کردم همه الکی می آیند که آمده باشند، اما همه اشتباه بود.
وی همچنین نوشت: کسانی که من روز 22 بهمن در خیابان آزادی تهران دیدم، مردم ایران بودند. کسانی که صبح تا شب در تاکسی و اتوبوس و مترو و مغازه ها و ادارات و دانشگاه آن ها را می بینم و از کنارشان رد می شوم. کسانی که می دیدم، ملت ایران بودند.امسال برخلاف سال گذشته جمعیت بیش تری به میدان آزادی رفته بودند. اما چطور این اتفاق افتاد؟ پرسشی را از خودم و شما می پرسم و آن اینکه «چند درصد از جمعیت میلیونی که در خیابان آزادی حضور داشتند مانند من در سال 88 طرفدار جنبش سبز بودند ولی بعد در شرایطی قرار گرفتند که احساس افراد فریب خورده را داشتند؟ کسانی که هنوز نمی خواهند قبول کنند که بازیچه قدرت نمایی گروه هایی شدند که حتی با یکدیگر اتحاد ندارند، برای روز 25 بهمن برنامه ریزی می کنند. کاش آن ها روز 22 بهمن 89، حاضر می شدند و تعداد خودشان را با جمعیتی که می دیدند، مقایسه می کردند. آنها سال گذشته در حالی ایده اسب تروا را مطرح کردند که می گفتند آخرین راهپیمایی 22 بهمن را رقم خواهیم زد، اما 365 روز بعد شلوغ ترین راهپیمایی 22 بهمن برگزار شد و من خودم شاهد آن بودم.»
این عنصر فعال در فتنه سال گذشته، گزارش خود را با این جملات به پایان برده است: ما فریب کسانی را خوردیم که بر سر رسیدن به قدرت با یکدیگر نیز اختلاف داشتند و مردم را سپر خودشان کردند و وقتی همه چیز خراب شد، به خانه هایشان برگشتند و به سادگی مردمی که باورشان کرده بودند، خندیدند. راهپیمایی 22 بهمن امسال نه مشت محکم به دهان استکبار جهانی بود، نه شیطان بزرگ و نه انگلیس [!]. 22 بهمن امسال (...)بزرگی بود به کسانی که تصور می کردند ملت ایران فقط کسانی بودند که فریب آن ها را خوردند و هرگز دیگران را به حساب نیاوردند. راهپیمایی 22 بهمن امسال را ساندیس خورها برگزار نکردند. آن ها مردم بودند. مردمی که تا امروز توسط مهاجرانی و نبوی و موسوی و کروبی فیلتر شده بودند تا دیده نشوند.
یادآور می شود پایگاه اینترنتی خودنویس یکی از رسانه های ضدانقلابی فعال در عرصه آشوب طلبی و رادیکالیزم به شمار می رود. این رسانه ضد انقلابی، در مطلب دیگری سرنگونی مبارک در روز 22 بهمن را مورد اعتراض قرار داده و نوشته است: آقای مبارک! انصاف نداشتی، تقویم هم نداشتی؟ همه دوست داشتیم کناره گیری مبارک نه در روز 22 بهمن بلکه کاش در روز پیش یا پس از آن پیش می آمد تا این موفقیت نیز همچون انقلاب 32 سال پیش ایران، به سود حاکمان جمهوری اسلامی قابل مصادره نباشد. اما مبارک تقویم هم نداشت.
کلمات کلیدی: